درباره پایگاه  اضافه کردن به علاقه مندیها  نقشه سایت  صفحه اصلی
 

صفحه اصلی > مقالات

محيط‌ زيست‌ در آموزه‌هاي‌ ديني‌

اشاره‌: محيط‌ زيست‌ و حفظ‌ آن‌، امروزه‌ به‌ صورت‌ يكي‌ از اساسي‌ترين‌ مسايل‌ بشري‌ در آمده‌؛ چرا كه‌ انسان‌ با تواني‌ كه‌ صنعت‌ و تكنولوژي‌ در اختيار وي‌ گذاشته‌ به‌ تخريب‌ و نابودي‌ طبيعت‌ پرداخته‌ و فضاي‌ زندگي‌ خود را آلوده‌ كرده‌ است‌. اين‌ است‌ كه‌ اكنون‌ بايد از فاجعه‌ي‌ آلودگي‌ و تخريب‌ محيط‌ زيست‌ ياد كرد. در چنين‌ وضعيتي‌، اين‌ بحث‌ در سطح‌ جهان‌ مطرح‌ شده‌ كه‌ دين‌ چه‌ نقشي‌ مي‌تواند در جلوگيري‌ از تخريب‌ محيط‌ زيست‌ ايفا كند و چه‌ راه‌كارهايي‌ در اديان‌ يافت‌ مي‌شود كه‌ قادر خواهد بود به‌ رهايي‌ بشر از اين‌ معضل‌ ياري‌ رساند.

آيا اين‌ اقبال‌ جهاني‌ نمي‌تواند نشاني‌ از رويكرد جديد بشر مدرن‌ به‌ خدا و آموزه‌هاي‌ آسماني‌ تلقي‌ شود؟ بشري‌ كه‌ در مدرنيته‌ ارتباط‌ خود را با ماوراي‌ طبيعت‌ قطع‌ كرد و استقلال‌ همه‌ جانبه‌ي‌ خويش‌ را اعلام‌ نمود، اكنون‌ با ظهور پي‌آمدهاي‌ منفي‌ اين‌ نگرش‌ درصدد تصحيح‌ آن‌ بر آمده‌ و دين‌ را در زندگي‌ دنيوي‌ مورد توجه‌ قرار داده‌ است‌. بدون‌ شك‌ اسلام‌ و فرهنگ‌ اسلامي‌ با تربيت‌ انسان‌هاي‌ شكرگزار و مخلوق‌ خدا، مي‌تواند نقش‌ مهمي‌ در پيش‌گيري‌ از تخريب‌ طبيعت‌، «كفران‌ نعمت‌» و «اتلاف‌ نعمت‌» داشته‌ باشد؛ چرا كه‌ اگرچه‌ اسلام‌ به‌ تسخير طبيعت‌ فرمان‌ داده‌؛ اما كفران‌ و ناسپاسي‌ و اتلاف‌ را بزرگ‌ترين‌ گناه‌ شمرده‌ است‌. براي‌ روشن‌تر شدن‌ موضع‌ و براي‌ دريافت‌ اين‌ كه‌ دين‌ چگونه‌ مي‌تواند به‌ ما در اين‌ امور كمك‌ كند و راه‌كارهاي‌ عملي‌ دين‌ در اين‌ خصوص‌ چيست‌، با آيت‌الله نكونام‌ استاد دروس‌ عالي‌ و خارج‌ فقه‌ حوزه‌ گفتگويي‌ انجام‌ داده‌ايم‌ كه‌ اينك‌ مي‌خوانيد.

س - از ديدگاه‌ اسلام‌، محيط‌ زيست‌ چه‌ اهميتي‌ دارد؟

ج - در اين‌ رابطه‌ بايد گفت‌: معناي‌ محيط‌ زيست‌ بر اهميت‌ آن‌ مقدم‌ است‌. به‌ محدوده‌اي‌ كه‌ ما در آن‌ زندگي‌ مي‌كنيم‌ محيط‌ زيست‌ مي‌گويند و اين‌ محيط‌ شامل‌ همه‌ي‌ كره‌ي‌ زمين‌ مي‌شود. براي‌ اين‌كه‌ ببينيم‌ اسلام‌ چه‌ اهميتي‌ براي‌ محيط‌ زيست‌ قايل‌ است‌ بايد به‌ فقه‌ مراجعه‌ كنيم‌، فقه‌ ما به‌ اين‌ مسأله‌ كاملاً توجه‌ دارد، كه‌ در اين‌جا به‌ آن‌ اشاره‌ مي‌كنم‌:

فقه‌ با طهارت‌ آغاز مي‌شود؛ چه‌ طهارت‌ فردي‌ و چه‌ طهارت‌ جمعي‌ و مي‌بينيم‌ كه‌ كتاب‌ طهارت‌، هم‌ اولين‌ كتاب‌ فقه‌ و هم‌ گسترده‌ترين‌ آن‌ است‌. و باز در مقايسه‌، مشاهده‌ مي‌كنيم‌ كه‌ اين‌ كتاب‌ از دستور العمل‌هايي‌ كه‌ كشورهاي‌ توسعه‌يافته‌ در اين‌ زمينه‌ دارند، پيشرفته‌تر و غني‌تر است‌.

براي‌ درك‌ بهتر موضوع‌ مي‌توانيم‌ ببينيم‌ كه‌ كشورهاي‌ مختلف‌ و فرهنگ‌هاي‌ مختلف‌ با مرده‌هاي‌ خود چه‌ مي‌كنند. در كشوري‌، مرده‌ها را مي‌سوزانند؛ در حالي‌ كه‌ آتش‌ زدن‌ مرده‌ها آسيب‌رساني‌ به‌ محيط‌ زيست‌ است‌، ولي‌ اسلام‌ در مورد مرده‌ مي‌گويد: بايد او را سه‌ غسل‌ داد و آب‌ غسل‌ نيز بايد داراي‌ چنين‌ شرايطي‌ باشد؛ يعني‌ به‌ پاكي‌ يك‌ مرده‌ اين‌ همه‌ اهميت‌ مي‌دهد. همين‌طور در مورد دفن‌ نيز اسلام‌ دستورات‌ منحصر به‌ فردي‌ دارد. اين‌ موارد نشان‌ مي‌دهد كه‌ اسلام‌ چقدر نسبت‌ به‌ بهداشت‌؛ حتي‌ در مورد مردگان‌ اهميت‌ مي‌دهد و باب‌ ديگري‌ در فقه‌ است‌ كه‌ در مورد نجاسات‌ صحبت‌ مي‌كند كه‌ بخشي‌ از آن‌ به‌ بهداشت‌ و محيط‌ زيست‌ مربوط‌ مي‌شود.

فقه‌ در مورد چگونگي‌ ذبح‌ انواع‌ حيوانات‌ و در مورد اين‌كه‌ كدام‌ يك‌ حلال‌ كدام‌ يك‌ حرام‌ است‌ و در مورد اين‌كه‌ چه‌ قسمت‌ از يك‌ حيوان‌ قابل‌ خوردن‌ است‌ و چه‌ قسمت‌ نيست‌، سخن‌ فراوان‌ دارد.

انسان‌ در حيرت‌ مي‌ماند كه‌ چرا اسلام‌ اين‌گونه‌ به‌ ريز مسايل‌ پرداخته‌ است‌، براي‌ نمونه‌ مي‌گويد: اگر مرغي‌ نجاست‌ بخورد، بايد ابتدا تزكيه‌ بشود. كدام‌ دين‌ و مرامي‌ مي‌تواند با اين‌ ظرافت‌ و دقت‌ در اين‌ موارد صاحب‌ نظر باشد؟

هم‌چنين‌ در فقه‌، در مورد احياي‌ زمين‌هاي‌ باير بسيار سخن‌ گفته‌ شده‌ و روايات‌ فراواني‌ در اين‌ مورد هست‌ تا جايي‌ كه‌ گفته‌ مي‌شود: اگر كسي‌ زميني‌ را آباد كند آن‌ زمين‌ متعلق‌ به‌ خود اوست‌.

پرداختن‌ به‌ چنين‌ احكامي‌ در اسلام‌ هست‌. در جاي‌ ديگر مي‌بينيم‌ كه‌ گفته‌ شده‌: آب‌ها و معادن‌ از مشتركات‌ است‌ و جزو امور خاص‌ نمي‌باشد؛ چون‌ استفاده‌ي‌ عمومي‌ آن‌ مورد نظر است‌.

حتي‌ اين‌گونه‌ نيست‌ كه‌ فقط‌ در برخي‌ موارد به‌ اين‌ مسايل‌ اشاره‌ شده‌ باشد، بلكه‌ در موارد مختلف‌ از آن‌ ياد شده‌ و براي‌ نمونه‌، در هنگام‌ جنگ‌ و كارزار، همه‌ مي‌گويند هرگونه‌ كه‌ مي‌خواهي‌ از خود دفاع‌ كن‌ و دشمن‌ را شكست‌ بده‌، ولي‌ اسلام‌ به‌ ما چنين‌ اجازه‌اي‌ نمي‌دهد و حتي‌ نمي‌گذارد ما فضاي‌ دشمن‌ را مسموم‌ كنيم‌ يا آن‌ را آتش‌ بزنيم‌ يا آب‌هاي‌ آنان‌ را آلوده‌ كنيم‌ يا اطفال‌ و پيرهاي‌ دشمن‌ را بكشيم‌. اسلام‌ چنين‌ مجوزي‌ صادر نمي‌كند. اسلام‌ نسبت‌ به‌ همه‌ي‌ اين‌ امور حساس‌ است‌، ولي‌ ما نسبت‌ به‌ آن‌ غافل‌ هستيم‌ و نمي‌دانيم‌ فقه‌ ما سراسر درباره‌ي‌ زندگي‌، بهداشت‌، محيط‌ زيست‌ و درباره‌ي‌ كار و تلاش‌ و نشاط‌ سخن‌ گفته‌ است‌. پس‌ مي‌بينيم‌ رابطه‌ي‌ اسلام‌ با محيط‌ زيست‌ چقدر تنگاتنگ‌ است‌.

 

س - آيا راه‌كارهايي‌ در دين‌ اسلام‌ براي‌ ارتباط‌ سالم‌ مؤمنان‌ با طبيعت‌ ارايه‌ شده‌ است‌؟

در اين‌ مورد نيز بايد به‌ فقه‌ مراجعه‌ كنيم‌؛ چون‌ فقه‌ ما فرهنگ‌ ماست‌. البته‌، فقهِ پويايي‌ كه‌ بتواند زواياي‌ مسايل‌ را مستدل‌ و به‌طور عقلاني‌ بيان‌ كند.

در فقه‌ نسبت‌ به‌ قمار و شرط‌بندي‌، حساسيت‌ فراوان‌ نشان‌ داده‌ شده‌، اما در همين‌ مورد وقتي‌ به‌ تيراندازي‌، شنا و اسب‌ سواري‌ مي‌رسيم‌ مي‌بينيم‌ كه‌ شرط‌بندي‌ در آن‌ ايرادي‌ ندارد؛ چون‌ اين‌ ورزش‌ها براي‌ زندگي‌ و براي‌ سلامتي‌ انسان‌ مفيد است‌.

اسلام‌ چقدر براي‌ آب‌ حرمت‌ قايل‌ است‌. اسلام‌ مي‌گويد: «بسم‌ الله» بگو و سپس‌ وارد آب‌ شو يا آب‌ دهان‌ در آب‌ مينداز و يا آب‌ را با نجاست‌ آلوده‌ نكن‌.

در مورد اين‌كه‌ انسان‌ چه‌ رفتاري‌ بايد داشته‌ باشد و چگونه‌ بايد مراقب‌ بهداشت‌ فردي‌ و جمعي‌ باشد و به‌ چه‌ نحو بايد محيط‌ زندگي‌ خود را پاك‌ و سالم‌ نگاه‌ دارد، آن‌قدر در فقه‌ دستورالعمل‌ هست‌ كه‌ در اين‌ فرصت‌ كوتاه‌ نمي‌توان‌ به‌ آن‌ اشاره‌ كرد.

اسلام‌ در خصوص‌ بعضي‌ از ورزش‌ها توصيه‌ مي‌كند، اما به‌ عنوان‌ نمونه‌، هيچ‌گاه‌ توصيه‌اي‌ در مورد شكار نمي‌كند؛ به‌طوري‌ كه‌ اگر بي‌جهت‌ به‌ شكار بروي‌ مي‌گويد: «اين‌ سفر، يك‌ سفر معصيت‌ است‌» و اگر مسافر هستي‌، بايد نماز را كامل‌ بخواني‌. اسلام‌ مي‌گويد: اسب‌ سواري‌ بكن‌؛ اما شكار نكن‌، چون‌ شكار يك‌ تاخت‌ ماجراجويانه‌ به‌ طبيعت‌ است‌ و به‌ همين‌ دليل‌ آن‌ را محدود مي‌كند؛ اما در مورد اسب‌سواري‌ مي‌گويد: بتاز تا خود را در دل‌ طبيعت‌ پيدا كني‌.

هيچ‌ كس‌ نمي‌تواند در فقه‌، بخشي‌ را بيابد كه‌ نسبت‌ به‌ مسايل‌ ياد شده‌ كم‌ توجهي‌ شده‌ باشد. مي‌گويم‌ كم‌ توجهي‌ و نه‌ بي‌توجهي‌؛ به‌ويژه‌ در فقه‌ شيعه‌ كه‌ بسيار پوياست‌.

در كشور ما بيابان‌هاي‌ فراواني‌ است‌، برهوت‌ در برهوت‌. اين‌ نشان‌ مي‌دهد كه‌ ما در اين‌ موارد مشكل‌ داريم‌. يا ببينيد كه‌ ما با آب‌هاي‌ موجود چه‌ مي‌كنيم‌. مي‌گويند نود درصد آب‌ها صرف‌ كشاورزي‌ مي‌شود. با اين‌ حال‌، ما كشاورزي‌ نيز نداريم‌. كشاورزي‌ ما از هر نظر عقب‌ مانده‌ و ناكارآمد است‌؛ حال‌ آن‌ كه‌ اگر به‌ اسلام‌ نگاه‌ كنيم‌، مي‌بينيم‌ بر عكسِ روشي‌ كه‌ ما در پيش‌ گرفته‌ايم‌، دستورالعمل‌هاي‌ بسيار مناسبي‌ در اين‌ مورد ارايه‌ شده‌ است‌.

 

س - چرا امروزه‌ موضوع‌ حفظ‌ محيط‌ زيست‌ به‌صورت‌ معضلي‌ جدي‌ درآمده‌ است‌؟ ريشه‌ي‌ اين‌ مسأله‌ در كجاست‌ و كدام‌ نگرش‌ انسان‌ امروزي‌ در پيدايي‌ آن‌ دخالت‌ داشته‌ است‌؟

ج - انسان‌ مدرن‌ پس‌ از رنسانس‌، خود را نسبت‌ به‌ مسايل‌ معنوي‌ لجام‌ گسيخته‌ ديد و سپس‌ راه‌ صنعت‌ را در پيش‌ گرفت‌ و علم‌ را ابزار تسخير طبيعت‌ قرار داد؛ يعني‌ جنگ‌ خود را با طبيعت‌ آغاز كرد. آنگاه‌ دنيايي‌ از فولاد و آهن‌ به‌ وجود آورد و اين‌ دنيا نسبت‌ به‌ جهان‌ و طبيعت‌ بي‌مهر بود.

امروزه‌، زباله‌هاي‌ اتمي‌ و ميكروبي‌ براي‌ زمين‌ مشكلاتي‌ به‌ بار آورده‌ است‌. گازهاي‌ گلخانه‌اي‌ و موارد تجزيه‌ناپذير مثل‌ پلاستيك‌ معضل‌ ديگر بشر امروزي‌ است‌. آلودگي‌ به‌ آن‌جا رسيده‌ كه‌ لايه‌ي‌ اوزن‌ نيز آسيب‌ ديده‌ و براي‌ همه‌ مشكل‌ساز شده‌ است‌. با اين‌ حال‌، صاحبان‌ صنايع‌ و سياست‌مداران‌ به‌ فكر رفع‌ اين‌ مشكل‌ نيستند. منافع‌ مانع‌ مي‌شود كه‌ آن‌ها در جهت‌ رفع‌ آن‌ اقدامي‌ انجام‌ دهند. نگراني‌هايي‌ وجود دارد؛ اما اين‌ نگراني‌ها از سوي‌ انسان‌هاي‌ آزاد و آگاه‌ ابراز شده‌ است‌. جهان‌ صنعت‌ همچنان‌ در حال‌ تخريب‌ طبيعت‌ و محيط‌ زيست‌ است‌.

 

س - مشكلات‌ امروز متوجه‌ كيست‌؟ چه‌ كسي‌ جهان‌ را تهديد مي‌كند و ذخاير زمين‌ را از بين‌ مي‌برد؟ چه‌ كسي‌ اين‌ همه‌ مشكل‌ براي‌ جامعه‌ي‌ بشري‌ ايجاد كرده‌ است‌؟

ج - ترديدي‌ نيست‌ كه‌ كشورهاي‌ قدرتمند اين‌ معضلات‌ را ايجاد كرده‌اند. كشورهايي‌ كه‌ منافع‌ آن‌ها در گرو همين‌ وضع‌ است‌. آن‌ها شعار مي‌دهند، ولي‌ در عمل‌، بزرگ‌ترين‌ آسيب‌ را به‌ محيط‌ زيست‌ وارد مي‌كنند. البته‌، آن‌ها چاره‌اي‌ ندارند كه‌ از اين‌ راه‌ برگردند؛ چون‌، خود و همه‌ي‌ انسان‌ها را به‌ گرداب‌ هلاكت‌ خواهند كشانيد و همه‌ را دچار خفقان‌ خواهند كرد.

 

س - با توجه‌ به‌ اين‌كه‌ مشكل‌ محيط‌ زيست‌ مسأله‌اي‌ است‌ جديد و مربوط‌ به‌ عصر صنعت‌ و مدرنيسم‌، آيا اين‌ مي‌تواند در حل‌ آن‌ به‌ ما كمك‌ كند؟

ج - به‌ صورت‌ قطع‌، اگر جهان‌ مدرن‌ امروزي‌ خود را با دين‌ هماهنگ‌ كند، اين‌ مشكلات‌ به‌ سادگي‌ حل‌ خواهد شد. البته‌، به‌ شرطي‌ كه‌ اهتمامي‌ در اين‌ راه‌ صورت‌ گيرد. تصحيح‌ انديشه‌ي‌ بشر در اين‌ مورد بسيار مؤثر است‌؛ زيرا براي‌ سالم‌سازي‌ محيط‌ زيست‌ به‌ سالم‌سازي‌ ذهني‌ نياز داريم‌.

بايد ذهنيت‌ها سالم‌ شود، با فكر و انديشه‌ي‌ آلوده‌ چگونه‌ مي‌توان‌ جامعه‌اي‌ سالم‌ داشت‌. اگر ذهن‌ ما آلوده‌ باشد، همه‌ي‌ زواياي‌ وجود انسان‌ آلودگي‌ پيدا مي‌كند.

رابطه‌اي‌ مستقيم‌ بين‌ ما و دنياي‌ اطراف‌ ما وجود دارد. پس‌ طرح‌ دين‌ در اين‌ مورد مي‌تواند اين‌ باشد كه‌ فكر انسان‌ را تثبيت‌ نمايد و محيط‌ انديشه‌ي‌ او را سالم‌ كند.

يكي‌ ديگر از مسايل‌ انسان‌، نياز به‌ معنويت‌ است‌. يكي‌ از شاخه‌هاي‌ معنويت‌، سلامت‌ زيست‌ محيطي‌ است‌. بايد اين‌ لجام‌ گسيختگي‌ نسبت‌ به‌ معنويت‌ و اين‌ دهن‌كجي‌ نسبت‌ به‌ آن‌ از ميان‌ برود و دنياي‌ مدرن‌ در اين‌ مورد از لجاجت‌ دست‌ بردارد. امروزه‌، اول‌ جهان‌ را ناامن‌ مي‌كنند، سپس‌ تسليحات‌ نظامي‌ را به‌ فروش‌ مي‌رسانند. ناامني‌ بلايي‌ است‌ هم‌ براي‌ انسان‌ و هم‌ غير مستقيم‌ براي‌ طبيعت‌. طرح‌ دين‌ اين‌ است‌ كه‌ امنيت‌ فردي‌ و اجتماعي‌ را براي‌ انسان‌ ايجاد كند. دين‌ مي‌تواند از طريق‌ رهنمودهاي‌ خود حتي‌ امنيت‌ دولتي‌ ايجاد كند و مانع‌ بروز جنگ‌ها شود. در فقدان‌ امنيت‌، گرايش‌ به‌ خشونت‌ و تمايل‌ به‌ خريد تسليحات‌ و ساخت‌ سلاح‌هاي‌ اتمي‌ بيش‌تر مي‌شود.

پس‌ تصحيح‌ انديشه‌، رفع‌ نياز به‌ معنويت‌ و برقراري‌ امنيت‌ از راه‌كارهايي‌ است‌ كه‌ دين‌ مي‌تواند در ايجاد و زمينه‌سازي‌ براي‌ آن‌ بكوشد.

هنگامي‌ كه‌ اين‌ زمينه‌ها ايجاد شد، مي‌توان‌ در عمل‌ در جهت‌ حفظ‌ طبيعت‌، كويرزدايي‌، و غيره‌ كوشش‌ كرد. در اين‌ طريق‌ بايد از شعار پرهيز نمود. اين‌كه‌ هر كس‌ يك‌ درخت‌ بكارد، شعار خوبي‌ است‌ و اگر عملي‌ شود، مفيد خواهد بود، اما از اين‌ طريق‌ نمي‌توان‌ به‌ بحران‌ زيست‌ محيطي‌ پايان‌ داد. مشكل‌ وقتي‌ رفع‌ مي‌شود كه‌ سرمايه‌هايي‌ كه‌ صرف‌ تخريب‌ مي‌شود در جهت‌ احياي‌ طبيعت‌ به‌كار افتد. ما بايد از امكانات‌ خود بهره‌ ببريم‌. امروزه‌، ما گرفتار خشكسالي‌ شده‌ايم‌ و كويرها در حال‌ پيشروي‌ است‌. امروزه‌، شهرسازي‌ خطري‌ جدي‌ است‌ و مصرف‌گرايي‌ مشكل‌ بزرگ‌ ديگر ماست‌.

ما مي‌توانيم‌ اين‌ مسايل‌ را بشناسيم‌ و در رابطه‌ با آن‌ اقداماتي‌ انجام‌ دهيم‌، اسلام‌ در اين‌ مورد پويايي‌ خاصي‌ دارد. البته‌، در اين‌ ميزان‌ نبايد ضديّتي‌ با صنعت‌ صورت‌ بگيرد؛ چون‌ صنعت‌ خود نشان‌ پويايي‌ و نشان‌ پيشرفت‌ است‌.

اما معناي‌ صنعت‌ و تكنولوژي‌ اين‌ است‌ كه‌ ما از طريق‌ آن‌، طبيعت‌ را از بين‌ ببريم‌. ما بايد بين‌ تسخير طبيعت‌ و نابودي‌ طبيعت‌ تفاوتي‌ قايل‌ شويم‌ و بايد همراه‌ با سياست‌گذاري‌ كلان‌ و جهاني‌، اين‌ مشكل‌ را حل‌ كرد.

 

س - به‌ عقيده‌ي‌ شما ما خود در قبال‌ مسأله‌ي‌ حفظ‌ محيط‌ زيست‌ چه‌ نقشي‌ داريم‌؟

ج - در كشور ما اين‌ همه‌ بر مسأله‌ي‌ نماز تأكيد مي‌شود و درباره‌ي‌ آن‌ تبليغات‌ فراوان‌ صورت‌ مي‌گيرد؛ اما در كدام‌ منبر يا در كدام‌ نماز است‌ كه‌ به‌ مسايل‌ ساده‌ي‌ زيست‌ محيطي‌ و به‌ دستورالعمل‌هاي‌ اسلام‌ در مورد بهداشت‌ شخصي‌ و جمعي‌ اشاره‌ شود. به‌ همين‌ دليل‌، در جامعه‌اي‌ كه‌ انتظار مي‌رفت‌ از هر نظر به‌ مسايلي‌ از اين‌ قبيل‌ توجه‌ كند، بايد هنوز از مردم‌ خواست‌ كه‌ زباله‌هاي‌ خود را در كيسه‌ي‌ زباله‌ بريزند و هنوز بايد گفت‌: آب‌ دهان‌ خود را در خيابان‌ نيندازيد؛ يعني‌ هنوز در اول‌ خط‌ هستيم‌. البته‌، مردم‌ در حدود اعتقادات‌ ديني‌ به‌ مسأله‌ي‌ بهداشت‌ اهميت‌ داده‌اند، ولي‌ از نظر جمعي‌ اين‌ مسأله‌ اصلاً رضايت‌بخش‌ نبوده‌ و نيست‌. گاهي‌ وقتي‌ وارد بيمارستاني‌ مي‌شويم‌ مي‌بينيم‌ كه‌ بيمارستان‌ از هر جاي‌ ديگري‌ آلوده‌تر است‌. وقتي‌ بيمارستان‌ آلوده‌ باشد يا وقتي‌ مساجد يا مدارس‌ آلوده‌ باشد چه‌ انتظاري‌ از مكان‌هاي‌ ديگر داريم‌. اصلاً مسايل‌ زيست‌ محيطي‌ در تيررس‌ سياست‌ ما قرار نگرفته‌ و اساساً سياست‌مداران‌ ما به‌ اين‌ مسأله‌ به‌ عنوان‌ يك‌ مسأله‌ي‌ جدي‌ نگاه‌ نكرده‌اند. اين‌ است‌ كه‌ جامعه‌ي‌ ما گرفتار اين‌ مسايل‌ شده‌ است‌، اين‌ است‌ كه‌ بايد همه‌ي‌ ما نسبت‌ به‌ اين‌ مسأله‌ اهتمام‌ بيش‌تري‌ داشته‌ باشيم‌ و عملاً به‌ آن‌ اهميت‌ بدهيم‌. اگر ما بر اساس‌ آموزه‌هاي‌ ديني‌ موفقيتي‌ در اين‌ راه‌ كسب‌ كنيم‌ به‌ صورت‌ قهري‌ دنيا نيز از اين‌ راه‌ استقبال‌ خواهد كرد.

 

پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی محمد رضا نکونام(مدّظلّه العالی) |صفحه اصلیصفحه اصلی  نقشه سایتنقشه سایت  آر اس اس آر اس اس  پادکست پادکست  پخش آنلاین دروس پخش آنلاین دروس  درباره پایگاهدرباره پایگاه

copyright 2007-2013 تمامی حقوق این سایت متعلق به دفتر حضرت آیت الله العظمی محمد رضا نکونام (مدّظلّه العالی) می باشد و استفاده از مقالات ، کتاب ها و... با ذکر منبع بلامانع است