درباره پایگاه  اضافه کردن به علاقه مندیها  نقشه سایت  صفحه اصلی
 

صفحه اصلی>چشمه چشمه زندگی


چشمه چشمه زندگی

۲۷۱

منت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بر ابولهب

حضرات چهارده معصوم علیهم السلام و اولیای محبوبی همانند کوره ای می مانند که کسی از آتش سازندهٔ کورهٔ آنان در امان نیست حتی اگر کافری باشد. برای نمونه، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله موجب شد ابولهب با آشکارسازی دشمنی ها در طی چند سال، معادل چند هزار سال در شرایط عادی رشد نماید و از سرگردانی های بسیاری رهایی یابد و مانند فردی اعدامی نباشد که برای مدتی طولانی هر روز به او بگویند به زودی اعدام خواهی شد، برخلاف آن که یک روز حکم اعدام او می آید و همان روز اجرا می گردد و دردی روانی را تحمل نمی کند.


۲۷۲

ریاضت‌های سخت فرستادگان الهی

حق تعالی اگر بخواهد بنده ای را از جانب خویش بر مردمی حاکم کند یا او را به عنوان پیامبر یا امام بفرستد، نخست او را با ریاضت های سخت و در سخت ترین شرایط زندگی قرار می دهد و او را بارها نمدمال می کند، می کشد و زنده می سازد تا اگر از این امتحان ها پیروز گردید، آن گاه آفریده های خود را به دست او سپارد. این کار در هر چیزی که امنیت فراوانی را بطلبد انجام می گیرد. برای نمونه، برای اطمینان از درستی و امنیت لوله کشی گاز و جلوگیری از نشت آن، پس از لوله کشی، نخست هوا را با فشاری معادل چند برابر فشار گاز معمولی وارد لوله می کنند تا حتی ریزترین نشتی لوله آشکار گردد و بعد از اطمینان از درستی لوله هاست که آن را به گاز شهری مرتبط می سازند. سخت گیری خداوند بر اولیایی که قرار است بر مردم حکومت نمایند برای این است که خداوند بندگان خود را که عیال وی هستند عاشقانه دوست دارد و آن‌ها را از سر راه پیدا نکرده است تا آنان را به راحتی به آب دهد.


۲۷۳

کمال جسمانی

پیامبران و اولیای الهی علیهم السلام از هر گونه نقص و بیماری روانی و جسمی دور هستند. بنابراین اگر کسی بگوید زبان حضرت موسی علیه السلام لکنت داشته است فرسنگ ها از وادی شناخت نبوت و ولایت دور است. آن حضرت از برادر خویش هارون کمک خواست زیرا موسی نیکو سخن می گفت و او نیکوتر و فصیح تر. هم چنین آن حضرت از خداوند می خواست عقده از زبان وی بگشاید؛ چرا که می خواست با پدرخواندهٔ خود رو به رو شود.


۲۷۴

قدرت انبیای الهی

پیامبران الهی علیهم السلام افرادی بودند ساده که با یک لا قبا و با عصایی چوبی یا با دست خالی به سوی گردن کشانی چون فرعون و نمرود می رفتند و آنان را از شرک و بت‌پرستی نهی می کردند و به توحید فرا می خوانند و ابهت آنان چنان بود که شیر در نزد آنان ادعای روباهی نیز نداشت. پیامبرانی که از ناحیهٔ خداوند اذن داشتند و می توانستند عالم و آدم را به خدمت گیرند. آنان چون خدا را داشتند و از طرف او مأذون بودند، بی محابا به معرکه می آمدند و از کسی هراس و ترسی نداشتند چرا که می دانستند قدرت تنها برای خداست و دیگران از خود چیزی ندارند و قدرت خداوند با آنان است. قدرتی که بهت کفار و مشرکان را بر می انگیخت. البته شگفتی این جاست که انبیای الهی چنین قدرتی داشتند و باز مورد مسخرهٔ قوم خویش قرار می گرفتند و مردم به آنان می خندیدند! چیزی که جز از تواضع و فروتنی آنان نمی تواند باشد. نکته ای که باید از آن چشم پوشی نداشت این است که انبیای الهی همواره چشم به سوی خدا داشتند ودر هر پیشامدی، خداوند با عنایت خویش به آنان وحی می نمود و راه نجات را به آنان می نمایاند. وقتی انبیا با این همه اقتدار چنان بودند، آیا بشر امروز از آنان قوی تر است و نیاز به ارتباط با آسمان ندارد و خود به تنهایی می تواند مشکلات خویش را سامان دهد یا باید در پی اولیایی باشد که می توانند آنان را با نیروهای غیبی پیوند دهند؟!


۲۷۵

تفاوت انبیای الهی علیهم السلام

حضرت سلیمان علیه السلام در جبروت قدرت بود، حضرت هارون علیه السلام ظهور جمالی بیش‌تری داشت و حضرت موسی علیه السلام در جلال قدرت بود و تفاوت آنان است که سبب می شود حضرت سلیمان با ندیدن هُدهد، قصد ذبح او را نماید و حضرت موسی کافری را با زدن مشتی بکشد یا ریش برادر خود را بگیرد و حضرت هارون هر اعتراضی را با آرامش و نیکویی جواب دهد. البته درگیری موسی با هارون علیهما السلام ، قدرت موسی را می نماید؛ زیرا موسی با توجه به قدرت برتر خویش، هارون را به کوتاهی و قصور متهم می سازد و هارون نیز با توجه به توان خود، که توانی پایین تر از حضرت موسی بوده است، خود را از هر کوتاهی تبرئه می نماید.


۲۷۶

مربی محبوبان

مربی محبوبان که نخست حق را می بینند و سپس خلق را خود خداوند است؛ چنان‌که می فرماید: «وَعَلَّمَ آَدَمَ الاْءَسْمَاءَ کلَّهَا» . حضرت آدم علیه السلام از اولیای محبوبی است. محبوبان الهی طمع را از خود، مردم و حتی از خداوند بر می‌دارند و اگر خداوند بر فرض محال، گدای گوشه‌نشینی شود، او را همان‌گونه می پرستند که در حال «غَنِی عَنِ الْعَالَمِینَ» می پرستیدند و همواره برای او سبّوح قدّوس می گویند. در برابر محبوبان، سالکان محبی قرار دارند که آنان با اشارهٔ استاد معنوی است که راه می یابند و تنها درصد اندکی از ریاضت و آزمایش و تجربه است که برای آنان کارگشاست و عمده داشتن مربی کارآزموده است. بیش‌تر محبان از طمع عاری نیستند تا چه استادی را بیابند.


۲۷۷

ادعای فرقهٔ ناجیه

شیعه مدعی است تنها فرقه و گروه ناجی است و البته بر ادعای خویش نیز دلیل دارد وگرنه همانند نازی ها یا صهیونیست ها می ماند که خود را برتر از همه می دانند. دلیل شیعه بر این ادعا این است که اگر کسی در میان همهٔ اقوام و ملل جست و جو کند و تاریخ را از زبان دوست و دشمن بشنود در می یابد که کسی جز امامان معصوم و پیشوایان شیعه علیهم السلام عصمت نداشته و مردمی تر، متخلق تر و وارسته تر نمی باشد و اگر کسی در معرفت و عمل تابع آنان باشد جزو فرقهٔ ناجیه است. پس این سخن نه از سر تعصب است، بلکه سخنی مدلل و همراه با استدلال و منطق است.


۲۷۸

رجعت و رموز قرآنی

قرآن کریم حقایق بسیاری دارد به گونه ای که حتی برخی از آن در زمان ظهور و حاکمیت امام عصر (عجل اللّه تعالی فرجه الشریف) نیز آشکار نمی شود و در زمان رجعت است که پرده از آن برداشته می شود.


۲۷۹

ملت عزیز

دولت حضرت ولی عصر (عجل اللّه تعالی فرجه الشریف) دولتی است که مسلمانان در آن عزیز و منافقان در آن ذلیل هستند. چنین دولتی است که کریم است؛ چنان که می فرماید: «اللهمّ إنّا نرغب دولةً کریمةً تعزّ بها الإسلام وأهله وتذلّ بها النّفاق وأهله»، اما جامعه ای که نفاق در آن بسیار باشد و کسی سخن خود را آزادانه و با عزت بیان نمی دارد، جامعه ای پست است که دولت آن لئیم است و نمی تواند کریمانه با مردم برخورد کند و آنان را عزیز و آزاد نمی گذارد.


۲۸٠

هنگام ظهور

«وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّی لاَ تَکونَ فِتْنَةٌ وَیکونَ الدِّینُ لِلَّهِ فَإِنِ انْتَهَوْا فَلاَ عُدْوَانَ إِلاَّ عَلَی الظَّالِمِینَ» . ظهور این آیه در عصر امام زمان (عجل اللّه تعالی فرجه الشریف) است. وقتی که بشر به صورت رسمی اعلام دارد کسی نمی تواند دهکدهٔ جهانی را اداره کند و قیم آن باشد و جور زمانه او را خسته نماید؛ اما بشر هنوز از ستم‌گری خسته نشده است و هنوز بسیاری هستند که ادعا دارند می توانند بشریت را به عدالت برسانند. ظهور حضرت ولی عصر (عجل اللّه تعالی فرجه الشریف) محقق نمی گردد مگر آن که تمامی افراد و گروه های صاحب ادعا حاکمیت یابند و هر گروهی خود دریابد که نمی تواند عدالت را اجرایی نماید به گونه ای که دیگر صاحب ادعایی نمانده باشد که بگوید فرصت و مجال این کار به ما داده نشده است. در آن زمان، تمامی مردم و حاکمان آنان به اجماع اعتراف دارند که اجرای عدالت در دهکدهٔ جهانی از آنان بر نمی آید و باید در پی منجی آخرین بود. حکومت در زمان غیبت دست به دست می چرخد و به تمامی گروه ها می رسد؛ چنان‌که حکومت در ایران در زمان صفویه در دست درویشان و صوفیه بود. درویشانی که بر آن بودند کارگاهی داشته باشند تا خود را به سلوک در غیب عالم نزدیک کنند و در پی آگاهی، ریاضت و عمل و نیز ارادت و داشتن استاد بودند و این حقیقت به انحراف کشیده شد. حکومت در زمان قاجار و پهلوی به غرب زدگان رسید و امروزه به عالمان دینی رسیده است تا آنان چه امتحانی دهند.


صفحات:صفحه قبلصفحه بعد

پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی محمد رضا نکونام(مدّظلّه العالی) |صفحه اصلیصفحه اصلی  نقشه سایتنقشه سایت  آر اس اس آر اس اس  پادکست پادکست  پخش آنلاین دروس پخش آنلاین دروس  درباره پایگاهدرباره پایگاه

copyright 2007-2013 تمامی حقوق این سایت متعلق به دفتر حضرت آیت الله العظمی محمد رضا نکونام (مدّظلّه العالی) می باشد و استفاده از مقالات ، کتاب ها و... با ذکر منبع بلامانع است