۱ |
پرسش:
مراد از « سَبْعَ طَرَائِقَ »؛هفت راه آسمانی، در قرآن کریم چیست؟
پاسخ:
تعبیر «سَبْعَ طَرَائِقَ» در آیهٔ شریفهٔ «وَلَقَدْ خَلَقْنَا فَوْقَکمْ سَبْعَ طَرَائِقَ، وَمَا کنَّا عَنِ الْخَلْقِ غَافِلِینَ» میرساند آسمانها دارای طریق است و مراد از آن حرکت دوری مانند حرکت فشنگ در لولهٔ اسلحه که به صورت پیچشی است میباشد. حرکت فضاپیماهای امروزی نیز مؤید همین معناست. هیچ کس به طور عمودی بالا نمیرود و هر چیزی که در حال بالا رفتن است، حالت دوری دارد.
باید تحقیقی بر روی راههای هفتگانهای که این آیه از آنها نام میبرد داشت. اگر دانشمندان دنیا بر روی چنین پروژهای تحقیق میکردند ایمان آنان را به فوق علم بودن قرآن کریم موجب میشد؛ زیرا این که در هزار و چهار صد سال پیش چنین واژهای در میان اعراب آن روز استعمال شده تعجببرانگیز است!
به طور کلی هیچ راهی عمودی طی نمیشود. به راه مستقیم طریق نمیگویند. به طور کلّی هیچ چیز در کرهٔ زمین صاف نیست و به تعبیر حضرت امیرمؤمنان علیهالسلام انسان پله پله به سوی قبر میرود؛ چرا که حرکت پلهها نیز عمودی و سیخکی نیست. راه نه افقی است و نه عمودی، بلکه دارای شیار و همراه با مانور است. هواپیما وقتی میخواهد از زمین بلند شود با تعادل مانوری بلند میشود وگرنه تراکم آن را متلاشی میکند.
نکتهٔ دیگری که در تعبیر «طَرَائِقَ» است این است که هیچ کجا مقصد نیست؛ زیرا طریق راه و مسیر است و راه یعنی غیر مقصد که باید از آن جا رفت و رفت. این تعبیر میرساند آسمانها را پایانی نیست و تنها راهی رفتنی است و آسمان دارای منزلگاه نیست. آیا کرسی، لوح، قلم، محو و اثبات یا چیز دیگری میتواند منزلگاه باشد؟! شایسته است حوزهها شأن و منزلتی که گذشتگان آنان در علوم تجربی داشتند را به دست آوردند و به تحقیق در چنین اموری نیز مشغول شوند
.
|