درباره پایگاه  اضافه کردن به علاقه مندیها  نقشه سایت  صفحه اصلی
 

صفحه اصلی>پرسش و پاسخ



۱

پرسش: نظر حضرتعالی در مورد شبیه سازی انسان چیست؟

پاسخ: شبیه سازی و کلوناسیون و هرگونه عملی که در پیشرفت علمی و به عینیت رساندن آن در تولید انسان (همانندسازی) که به زن و شوهر یا تنها به زن مربوط باشد جایز است و استفاده نمودن از آن و عادی شدن و جنبهٔ رسمی پیدا کردن آن مشکلی ندارد و تردید و نگرانی فقهی در حال حاضر به خاطر نوپدید بودن آن است و در آینده برای همگان عادی می‌شود و چنین کاری اقتدار انسان را روشن می‌سازد.


۲

پرسش: نظر حضرتعالی در مورد محدود کردن تعداد فرزندان چیست؟

پاسخ: نظر بنده اصلاح نسل است و نه پیشگیری؛ به این معنا که به افراد بیماری که فرزندان معلول یا فاقد توانایی ذهنی به دنیا می آورند نباید اجازه تولید مثل داد و در برابر، خانواده هایی که فرزندانی سالم و باهوش دارند برای تولید مثل مورد حمایت قرار گیرند.


۳

پرسش: دانش پزشکی روز، کمبودهایی دارد و در بسیاری موارد نه تنها سودی عاید بیماران نمی شود بلکه آن ها را با دریافت داروهای موجود و درمان های یکسونگر که ارگانی را آباد و ده ها عضو بدن را معیوب می کند، متضرر می سازد؛ گرایش شدید جامعه به طب آلترناتیو و مکمل شاهدی بر این مدعاست. آیا می توان باور کرد که اسلام به علم طبابت و طب پروری بی اعتنا باشد و نیز آیا می توان اقوال گروهی را پذیرفت که احادیث وارده از معصومین علیهم السلام را در مورد روش های درمان و پیشگیری که در کتب مختلف همچون: طب الرضا، طب النبی و... جمع آوری شده را اسرائیلیات معرفی می کنند. شیخ مفید بر این باور است که علم طب، مبدء الهی دارد و به وحی متکی است و جز از طریق وحی ممکن نیست.(مفید، تصحیح الاعتقاد، 144؛ مجلسی، بحارالانوار، 62 / 75) یکی از مباحث مطرح در میان علما، بحث "اسلامی کردن علوم روز" است. سؤال اینجاست که آیا با توجه به آنکه\"لا رطب ولا یابس الا فی کتاب مبین" درست است که اینگونه برداشت شود که می توان از قرآن، علم پزشکی استخراج نمود؟ و نیز آیا می توان به روشی برای اخذ علم طب از قرآن و روایات فکر کرد؟

پاسخ: اسلام به طبابت و دانش پزشکی بسیار اهمیت داده و عقل سالم که حجت باطنی است را در بدن سالم دانسته است. روایات پزشکی اسلام بسیار فراوان است ولی چیزی که در مورد این روایات باید دقت داشت این است که برخی از آن ها نسخه های مربوط به شخص سوال کننده است و نسخه ای عمومی نیست؛ یعنی نسخه ای مربوط به یک بیماری با شرایط خاص است که باید آن شرایط را کشف کرد و به سبب آن که حالات فرد بیمار به ما منتقل نشده است برخی از نسخه ها گنگ و مجمل گردیده است. از سوی دیگر قرآن کریم کتاب تمامی دانش هاست. تمامی آیات قرآن کریم ذکر است و هر آیه ای را می توان با تشریح قواعد مربوط به آن در درمان یک بیماری جسمی یا روحی و روانی به کار برد. همچنین قرآن کریم دانش تجربی پزشکی را درون خود دارد. با توجه به علم پزشکی مورد تایید قرآن کریم که درون آیات آن نهفته است پزشکی امروز که بیشتر با تیغ جراحی ارتباط دارد مورد تایید قرآن کریم نیست و آن را مردود می دارد. قرآن کریم از درمان هایی حمایت می کند که نیاز به تیغ جراحی و اتاق عمل نداشته باشد. دانشی که آیندگان به آن خواهند رسید. در جلسه ای که حضرت استاد مدظله العالی با پزشکان و جراحان کشور داشته اند این بحث را مطرح کرده اند ولی آنان با این طرح همراه نشدند و از آن استقبال نکردند. جامعه پزشکی کشور ما با همه پیشرفت هایی که دارد برای آیندگان بسان دهکده ای از عصر حجر است و روش های درمانی امروز را تقبیح می کند. اما علم قبال اسلامی یا کفری سازی نیست و علم علم است و به ذات خود نه وصف اسلامی می پذیرد و نه غیر اسلامی. علم قواعدی شناخته شده و منظم است که هر کسی به آن برسد از آن نتیجه می گیرد و وصف اسلامی کردن علوم یکی از اشتباهات بسیار مضحک برخی از عالمان است که دقت کافی بر گفته های خود ندارند. اما کشف علم پزشکی از قرآن کریم نیازمند داشتن تیم های بسیار متخصص و قوی از پزشکانی است که بتوانند زیر نظر عالمی توانمند که تفسیر می داند تحقیق میدانی داشته باشند و برای هر آیه یک شهرک تحقیقی تاسیس نمایند.


۴

پرسش: آیا پزشکی امروز دنیا با علوم قرآن کریم هماهنگ است؟

پاسخ: ما آیهٔ شریفهٔ «وَلَوْ نَشَاءُ لاَءَرَینَاکهُمْ فَلَعَرَفْتَهُمْ بِسِیمَاهُمْ وَلَتَعْرِفَنَّهُمْ فِی لَحْنِ الْقَوْلِ وَاللَّهُ یعْلَمُ أَعْمَالَکمْ» را برای پزشکان و روان‌شناسان می‌دانیم. آنان باید نوع بیماری را از چهره و نحوهٔ سخن گفتن بیمار باز شناسند و معاینه نمایند. پزشکی امروز هنوز به چنان رشدی نرسیده است که بیماری را با دیدن چهرهٔ بیمار و چگونگی سخن گفتن او دریابد و وی را به آزمایشگاه حواله می‌دهد. بسیاری از بیماری‌های ناشناخته هست که هنوز راهی برای آزمایش و وسیلهٔ آزمایشگاهی ندارد. پزشکی در ده‌ها سال آینده چنان رشدی می‌یابد و مهارت پزشکان چنان بالا می‌رود که بدون استفاده از ابزار آزمایشگاهی، نوع بیماری را با نگاه، نحوهٔ صدا و حتی با بو تشخیص می‌دهد. ما در مجلسی که برای پزشکان برگزار شده بود این آیه را خواندیم و آن را توضیح دادیم و گفتیم ده‌ها سال دیگر، پزشکی، جراحی امروز را منسوخ و مردود می‌داند و دیگر به شکم کسی تیغ نمی‌کشد. اتاق‌های جراحی امروز پر از چاقو، سوزن، تیغ و درفش است؛ در حالی که پزشکی آینده استفاده از این وسایل را ممنوع می‌دارد.


۵

پرسش: ارزش غذایی شیر مادر در تغذیهٔ کودک چه مقدار است؟

پاسخ: گفته می‌شود: «شیر مادر، بهترین غذاست». این گزاره درست است اما باید به نکته‌ای که بسیار حایز اهمیت است توجه نمود و آن این که خوبی شیر مادر به غذایی که مادر استفاده می‌کند بستگی دارد. هیچ گاه شیر مادری که همواره از غذاهای آماده و سرد مانند پیتزا و ساندویج یا غذایی که ترکیب درستی ندارد استفاده می‌کند نمی‌تواند بهترین غذا شمرده شود، بلکه مادر اگر از غذاهای سالم بخورد و سرد و گرم غذا را خوب با هم ترکیب کند و خرما و عسل را در برنامهٔ غذایی خود داشته باشد، شیر وی غذایی کامل است، وگرنه همان‌طور که اگر به زنبور عسل شکر داده شود، عسل آن هیچ گاه طبیعی و مرغوب نخواهد بود و عسل آن با عسل زنبوری که از گل‌های طبیعی، متنوع و رنگارنگ استفاده می‌کند تفاوت بسیار دارد، شیر مادر نیز طبیعی، سالم و کامل نخواهد بود. شیر گاوی که نان کپک‌زده می‌خورد نیز با شیر گاوی که از علوفه‌ای تازه تغذیه می‌کند بسیار متفاوت است و عیار آن با هم قابل مقایسه نیست. افزون بر تأثیر غذاها بر شیر مادر، مشکلات روحی و روانی مادر نیز از طریق شیر بر کودک تأثیر می‌گذارد و کودک را مضطرب و عصبی می‌نماید؛باید توجه داشت یکی از تأثیرگذارترین شیرها بر کودک شیر آغوز است؛ چنان‌که خداوند متعال نخست به مادر حضرت موسی علیهاالسلام امر نمود تا وی را شیر دهد و سپس او را به دریا افکند؛ چنان‌که می‌فرماید: «وَأَوْحَینَا إِلَی أُمِّ مُوسَی أَنْ أَرْضِعِیهِ فَإِذَا خِفْتِ عَلَیهِ فَأَلْقِیهِ فِی الْیمِّ وَلاَ تَخَافِی وَلاَ تَحْزَنِی إِنَّا رَادُّوهُ إِلَیک وَجَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِینَ». این شیری که همان شیر آغوز است و اولین شیری است که هنگام تولد فرزند از پستان مادر خارج می‌شود، بسیار مقوی است و عاطفهٔ زیاد میان مادر و فرزند را موجب می‌شود. در روز قیامت، مادر و فرزند توسط این شیر است که یک‌دیگر را می‌شناسند.


۶

پرسش: عقل و معده چه ارتباطی با یکدیگر دارند؟

پاسخ: وقتی معده از غذا پر می‌شود، خون بدن به دستگاه گوارش هجوم می‌برد و توانی برای رسیدن خون به مغز نمی‌ماند و با ضعیف شدن این گیرنده، جبههٔ عالی بدن از دست می‌رود و عقل آدمی و نیروی گیرندگی یا تحلیل و کشف مطالب یا نوآوری تعطیل می‌گردد. در واقع معده را باید سلطان و حاکم بر عقل نامید. وقتی معده بر عقل چیرگی داشته باشد، غذایی که انسان می‌خورد بر قوهٔ فهم او تأثیر می‌گذارد. بر این اساس چه چیزی خوردن، کجا خوردن و با چه کسی خوردن بر عقل آدمی اثر می‌گذارد و نیروی خرد آدمی با تأثیر از آن می‌اندیشد؛ به گونه‌ای که اگر کسی یبوست داشته باشد و غذا بیش از مقدار لازم در بدن بماند، اندیشه و عقل بوی تعفن می‌گیرد و رفتاری متعفنانه را خواهان می‌شود و افکار وی آلوده و تیره و خود وی نیز بددل می‌گردد.


۷

پرسش: تاثیر حس بینایی و بویایی در جذب غذا به بدن به چه میزان است؟

پاسخ: دستگاه گوارش که کار هضم و جذب غذا را به عهده دارد منحصر به معده و آن‌چه علم امروز آن را می‌شناسد نیست. مهم‌ترین دستگاه برای جذب غذا، چشم آدمی و سپس حس بویایی و بعد از آن معده است. چشم می‌تواند غذایی را با نگاه دقیق خود ببلعد و از خوردن آن لذت برد. قرآن کریم نیز به این مسأله ارشاد می‌دهد، آن‌جا که به تأکید خاطرنشان می‌شود: «فَلْینْظُرِ الاْءِنْسَانُ إِلَی طَعَامِهِ». بوییدن غذا نیز بعد از رؤیت آن چنین است. معده پایین‌تر اثر را در جذب غذا دارد و اگر کسی تنها به آن بسنده کند و به غذای خود نیک ننگرد و از بوی آن بهره نبرد، بیش‌تر غذا را اسراف کرده و آن را به تفاله تبدیل نموده است. باید توجه داشت به لحاظ روان‌شناسی اگر کسی آتشی را بیافروزد تا گرم شود، وقتی به آن نگاه می‌کند بیش‌تر گرما را حس می‌کند تا وقتی آن را نمی‌بیند؛ زیرا حس بینایی بر هر حسی پیشی دارد.


۸

پرسش: آیا رژیم های غذایی گیاه خواری یا خام خواری ، علمی است؟

پاسخ: در فلسفه و عرفان وقتی می‌خواهند بحث انسان‌شناسی را تبیین نمایند، از اصول مهم آن را این اصل می‌دانند که انسان دارای مقام جمعی است و جمعیت دارد. در مهندسی تغذیه از این اصل می‌توان استفاده نمود و گفت انسان را نباید به غذایی خاص محدود ساخت. کسانی که تنها خام‌خواری را پیشنهاد می‌دهند یا او را گیاه‌خوار می‌پندارند و از خوردن انواع گوشت‌ها حذر می‌دهند، از این اصل فلسفی و از مقام جمعی وی غفلت دارند و نسخه‌هایی می‌دهند که او را به بیماری و ضعف می‌کشاند. انسان هم باید خام‌خوار باشد و هم غذای پخته بخورد؛ اگرچه در رژیم غذایی بیش‌تر باید خام‌خواری نمود و از میوه‌جات برای دباغی و پاک نمودن بدن استفاده کرد. استناد به گیاه‌خواری گوسفند و سالم بودن آن برای توجیه برتری خام‌خواری برای انسان درست نیست چرا که گوسفند، برهٔ خود را در هنگام تولد می‌لیسد و میکروب‌ها و ویروس‌های آن را با اشتها می‌خورد و لذت می‌برد و بیمار هم نمی‌شود برخلاف انسان که اگر میکروب یا ویروس وارد بدن وی شود، او را به ضعف یا بیماری می‌کشاند. این تفاوت‌ها به خاطر آن است که انسان مقام جمعی دارد و دیگر پدیده‌ها تک بعدی هستند.


۹

پرسش: ملاک سبکی و سنگینی غذاها و خوراکی ها چیست؟

پاسخ: میوه‌ها را می‌توان بر سه بخش میوه‌هایی که در زیر خاک رشد می‌یابند، میوه‌هایی که بر روی خاک قرار می‌گیرد و میوه‌های درختی دانست. میوه‌هایی مانند هویج، سیب‌زمینی، شلغم، پیاز و چغندر که در زیر خاک رشد می‌یابد همه تجاذبی سنگین دارد و هضم آن برای معده دشوار است و مانع بر شدن فرد به عوالم بالا می‌گردد. میوه‌هایی که بر روی خاک قرار می‌گیرد مانند خربزه، هندوانه، خیار و مانند آن سنگینی و ثقل کم‌تری دارد و میوه‌های درختی مانند سیب، پرتقال، گردو و گیلاس سبک‌بار است. علت سبکی و سنگینی این میوه‌ها دوری و نزدیکی آن به زمین و خاک است؛ زیرا زمین و خاک ثقل دارد و ثقل آن بر روی چیزهایی که با آن تماس دارد اثر می‌گذارد. ثقل زمین، بر تمامی خوراکی‌ها به تناسبی که با آن برخورد دارد اثر می‌گذارد. برای مثال، گوشت پرندگان از بهترین گوشت‌هاست چرا که با زمین فاصله دارد؛ چنان‌که قرآن کریم از وجود گوشت انواع پرنده در بهشت خبر می‌دهد: «وَلَحْمٍ مِمَّا یشْتَهُونَ». سنگینی زمین بر گوشت اعضای مختلف یک حیوان نیز تأثیر دارد. برای مثال، گوشت گردن گوسفند که از زمین فاصله دارد بهترین جای آن است، به عکس ران که بر روی زمین قرار می‌گیرد. پس از گردن، راسته بهترین گوشت است. از راسته به عنوان دارو نیز می‌توان استفاده کرد که بحث از آن را باید در جای خود دید.


۱٠

پرسش: دست یابی به منابع نامحدود تغذیه چگونه میسّر است؟

پاسخ: قاعده‌ای عرفانی است که می‌گوید هر چیزی در هر چیزی است. اگر این قاعدهٔ درست عرفانی در صنایع غذایی مورد نظر قرار گیرد به این معناست که بشر می‌تواند از یک چیز همهٔ خوراکی‌های مورد نیاز و عناصر آن را به دست آورد. بشر هنوز در ابتدای راه علم است و نحوهٔ استفادهٔ حد اکثری از اشیا را نمی‌داند وگرنه می‌توانست غذای خود را از هر چیزی به دست آورد و کمبود غذای خود را از آن راه تأمین نماید و بر طول عمر خود نیز بیافزاید. اکنون بشر مغز گردو را می‌خورد و پوست استخوانی یا پوست سبز آن را که برای پوکی استخوان بسیار مفید است دور می‌ریزد و هنوز از طلا و نقره استفاده نمی‌کند و دست‌کم آن را داخل آب نمی‌گذارد و نمی‌نوشد تا از آن برای درمان ناراحتی‌های عصبی و مغزی استفاده کند. باید توجه داشت دقت فلسفی برای عالم وجود مرز یا خط قرمز نمی‌شناسد و هر چیزی می‌تواند چیز دیگری شود؛ چرا که اشیا از خود ذات و ماهیتی ندارد تا گفته شود انقلاب در ماهیت ممکن نیست. بر این اساس چنین نیست که همیشه گندم از گندم بروید، جو ز جو، بلکه از سیب می‌توان گلابی برداشت کرد و از گلابی پرتقال، به شرط آن که بتوان مرتبهٔ هر یک را در نظام پدیده‌های هستی به دست آورد و گلابی را از مرتبه‌ای که دارد به مرتبهٔ پرتقال تنزل یا ترقی داد. یا در ویژگی‌های یک مرتبه تصرف نمود. در آینده بشر به چنان رشدی می‌رسد که همه چیز را به تصرف در می‌آورد؛ همان‌طور که امروزه تخلف‌های جزیی قابل مشاهده است و با تغییر ژن‌ها در مزه و اندازهٔ خوراکی‌ها دست می‌برند. در فقه نیز فروعاتی وجود دارد که حکم پدیده‌های دو جنسی را بیان می‌دارد برای نمونه از حکم بره‌ای می‌گوید که برخی از اعضای آن شکل سگ را دارد.


صفحات:صفحه قبلصفحه بعد

پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی محمد رضا نکونام(مدّظلّه العالی) |صفحه اصلیصفحه اصلی  نقشه سایتنقشه سایت  آر اس اس آر اس اس  پادکست پادکست  پخش آنلاین دروس پخش آنلاین دروس  درباره پایگاهدرباره پایگاه

copyright 2007-2013 تمامی حقوق این سایت متعلق به دفتر حضرت آیت الله العظمی محمد رضا نکونام (مدّظلّه العالی) می باشد و استفاده از مقالات ، کتاب ها و... با ذکر منبع بلامانع است