درباره پایگاه  اضافه کردن به علاقه مندیها  نقشه سایت  صفحه اصلی
 

صفحه اصلی


ميثاق

نوشتار حاضر شصت و چهارمین مویه از مجموعه شعری «کلیات دیوان نکو» است که دربردارنده ی چهل غزل از سروده های حضرت آیت الله العظمی نکونام مدظله العالی با عناوین و موضوعات زیر است:

تو همانى، دم‏به دم ، جانم به فداى تو، غزل حسن تو، دل و دل، حريف لوده‏كش، بميرم، ترياك و شراب، زلف پريشان تا به كى؟، انتظار تا كى؟، سراب، ايام كاهلى، خوش بود، سايه‏ى غربت، دولت دويى، جمال حقيقت، بى‏خبرى، ماه بيابانى، رؤياى جدايى، نصرت بيچارگان، چهره‏ى جانان، ماه دو عالم، بى‏همتا، چنگ اجل، عطر شوق، كشاكش دهر، رداى من، قوت روز و شب، به به، عمر كوتاه ظالم، مرگ، دود و دم، جمع هستى، نمانده، دورنماى توحيد، چند قنارى، خرمن هستى، تو هستى، خاطره‏ى جانم.

محبوبان الهى وجود هر پياله و درون و برون هر كاسه ا‏ى را با ديد حقى دل حق تعالى ديده‏اند و آن را حق تعالى يافته‏اند. حق تعالى عصمت دارد و براى كسى ظلمى ندارد. آنان يار خويش را جمال هستى و كشور امن او ديده‏اند:

اى دلبر پاكم تو به من خط امانى

هستىِ دو عالم تويى و جان جهانى

محبوبان تمام تعين و تعين تمام كمال را در دل هر پديده و ذره‏اى مشاهده مى‏كنند و تمامى كمالات هستى را به صورت يك‏جا در تمامى پديده‏ها مى‏يابند و در اين رؤيت، تنها چشم بر هويت حق دارند:

گر عاشق روى همه هستم، همه از توست

بى‏پرده بگويم، تو همينى و همانى

آنان لطف وصول و صفاى رفاقت و دوستى را تنها در مطلق وجود يافته‏اند و كشته‏ى آن صفاى عشقِ پاك مى‏باشند. مقام ذات حق تعالى تنها پناه‏گاه كشنده‏اى است كه مى‏شود در بى‏تعينى مهر و عطوفت آن آرام گرفت. خنكاى آيين عشق و صفاى سادگى در آن‏جاست كه لمس و ذوق مى‏شود:

من كشته‏ى يك لحظه وصال توام، اى دوست!

اى كاش مرا از بر اين عشق نرانى

آنان به راهى غم‏انگيز و پر سوز مى‏روند كه كسى را ياراى قدم گذاشتن در آن هيمنه‏ى سخت و درد سهمگين نيست:

دل مرده نى‏ام، گرچه كه پيرم ز غم دهر

برد از سر و رويم غم تو، رنگ جوانى!

محبوبان تمام خويش را به تمام حق باخته‏اند و چيزى برايشان باقى نمانده است تا آن را به غيرى دهند و به هيچ وجه غيرى نمى‏بينند و اگر هم نفس مى‏كشند آن تعين ظهور حق است كه مى‏كشند و روح و روان آنان وصول به هويت بى‏تعين حق تعالى است:

افسرده نگردم ز سر رنج و غم غير

تا آن كه ببينم تو به من روح و روانى

اعتماد به محبوبان بسيار سخت، صعب و مستصعب است و بيش‏تر مورد رد و انكار قرار مى‏گيرند تا پذيرفته. افراد عادى نسبت به گفته‏ها و كردار آنان دلواپس و بدنر هستند. هم‏نشينى و شنيدن سخن محبوبان بسيار سخت و به تعبيرى، صعب و مستصعب است و جان شنونده را با هر آن‏چه در روان وى هست از او بارها و بارها مى‏گيرد:

من مستم و ديوانه‏ام از كفر و بسى ننگ

بيگانه‏ام از رد و قبول همگانى

عشق پاك و عارى از هر گونه غيريت ماجراى محبوبان است. زجر و سوز و غم براى محبوبان است كه بسيار شيرين است ودر لهيب غم جانكاه خود، گويى غمى آن هم به اين شيرينى ندارند. آنان خدا را به وجد مى‏آورند و آن‏قدر از بلاها استقبال مى‏كنند كه هر كسى را به تسليم مى‏كشند طورى كه گويى خداوند هم ديگر نمى‏خواهد براى آنان بلايى بفرستد:

تنها به تو مايل شده دل، بى‏خبر از غير

چون گشته تهى از غم و هر باقى و فانى

محبوبان اگر فرياد «أنا الحق» دارند، همانند گفته‏ى منصور نيست كه از انانيت باشد، بلكه اين هويت حق و مسماى اوست. «أنا» اسم ذات و اسم هويت است كه با هر پديده‏اى حتى منصور هست و اين همان است كه بر موسى نهيب نديدن وارد مى‏آورد. محبوبان نخوانده بر حق تعالى سجده مى‏آورند و هيچ گاه نگاه آنان را به جبل طور حواله نمى‏دهند، بلكه همواره بر دل حقى خويش بوده است كه حق تعالى را پيوسته مى‏نگرند بدون آن كه پاره پاره شوند يا به غشوه افتند؛ چرا كه هستى خويش به كلى از دست داده‏اند و چيزى ندارند تا آشفته شود و از دست رود:

فرياد «أنا الحق» زنم از سينه‏ى پر سوز

منصورم و موسى زده‏ام بانگ «ترانى»

محبوبان الهى تمام تعين خويش را در هم شكسته‏اند و بدون جبه و جهت خلفى و بى‏تعين شده‏اند و جبه‏اى جز ذات و مقام «هو» براى آنان نيست. دل آنان سينايى است گسترده در هر جايى، كه طور رؤيت در آن است:

بى‏جبّه زنم دم ز حق و ديدن رويش

طور دل من، رسته ز هر ملك و مكانى

تعين قفسى است بر محبوبان. آنان در مقام تعين، غير از وصول به ذات بى تعين حق تعالى چيزى نمى‏خواهند كه او اول و آخر است. وصول به مقام بدون اسم و رسم، ريختن هر نام و نشان را مى‏طلبد و آنان تمامى كمالات خود را به حق تعالى واگذار كرده‏اند:

اى ماه من، اى شهره‏ى آفاق دو عالم!

بشكن قفسم، رفته‏ام از نام و نشانى

محبوبان خلوت پنهان و صفاى شكستن تعين را مى‏خواهند و دردى جز فراق و سوزى جز هجر احساس نمى‏كنند و با آن كه خستگى را خسته دارند، درد را به ناله و غم را به فرياد وا مى‏دارند، فراق از مقام ذات حق تعالى آنان را خسته و آشفته مى‏سازد! بايد توجه داشت ديدن خدا آن گونه كه هست و در بلندا و اوج زيبايى كه پر هيبت مى‏نمايد تنها توسط محبوبان ممكن است:

جانا ببر اين دل به خط خلوت پنهان

آشفته‏ام و خسته‏ام، اين قصه تو دانى!

غم و دردى كه محبوبان دارند بر حقيقت عشق وارد مى‏شود. آن كس كه درد عشق و سوز هجر دلش را دريده باشد، معناى اين درد شيرين براى وصول و پرده‏گشايى از رخ زيباى يار را مى‏شناسد:

يا آن‏كه بكُش اين همه شوق و شرر دل

يا باز نما بر دل من چهره زمانى

بزم آنان از صبح ازل رونق داشته است. آنان با حقيقت بدون تعين همراه هستند. حقيقتى كه دل و عقلى باقى نمى‏گذارد تا زبان ظاهر را به شكر كه واقعيتى خلقى و فعلى است بكشاند:

برده دل و عقلم ز سر بزم دم صبح

كى بوده نكو درصدد شكر زبانى

 

جانم به فداى تو

دستگاه: دشتى گوشه‏ى مناسب و مورد پسند: سلمك

وزن عروضى: مستفعلُ فاعلاتُ مفعولاتن

مفعول مفاعلن مفاعيلن فع

ــ ــ U U ــ U ــ U ــ ــ ــ ــ

بحر: هزج مثمن اضرب مكفوف مجبوب

اى چهره‏ى باطنى كه خود پيدايى

بر من تو امام و سرور و مولايى

من پير غلامِ توام اى سرور من

من ديده‏امت كه هر زمان با مايى

تو صاحب و سرورى همه عالم را

مستِ رخ زيباى تو هر زيبايى

ممكن شود از چشم توام ديدارى؟!

اى نور دو چشم من و هر بينايى

مظلومى و بر ستم‏گران دشمن، تو

هم ياور مظلوم به هر غوغايى

در ملك و مكان تويى بقاى هستى

جانم به فدايت كه چنين والايى

حق جلوه نمود و تو شدى ظاهر او

با آن كه يكى هست تواش همتايى

در كنگره‏ى قسمت «حق»، قاسم تو

آيينه‏ى حق به گنبد مينايى

اى شير خدا، حيدر كرّار، على عليه‏السلام

معراج تويى، طور تويى، سينايى!

تو صاحب ذوالفقارى، اى شيرافكن

دين از تو گرفته رونق و معنايى

لبيكِ «حق» از تو شد به معراج بلند

بر چهره‏ى حق تو صورت و سيمايى

با آن كه نگويمت «خدا»، اى مولا

حقى به نكو كه خود به حق آوايى

خداى را سپاس


پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی محمد رضا نکونام(مدّظلّه العالی) |صفحه اصلیصفحه اصلی  نقشه سایتنقشه سایت  آر اس اس آر اس اس  پادکست پادکست  پخش آنلاین دروس پخش آنلاین دروس  درباره پایگاهدرباره پایگاه

copyright 2007-2012 تمامی حقوق این سایت متعلق به دفتر حضرت آیت الله العظمی محمد رضا نکونام (مدّظلّه العالی) می باشد و استفاده از مقالات ، کتاب ها و... با ذکر منبع بلامانع است