شناسنامه کتاب:سرشناسه: نکونام، محمد رضا، 1327 /عنوان و پدید آور:معاد جسمانی ، حقیقتی دینی و فلسفی /مولف:محمد رضا نکونام / مشخصات نشر: قم ، ظهور شفق،1385. / مشخصات ظاهری: 96ص./
شابک:978_964_2807_19_2 / یادداشت: فیپا /موضوع: صدرالدین شیرازی ،محمد بن ابراهیم، 979 _ 1050 قمری_ معاد/ موضوع : معاد / موضوع : معاد _ جنبه های قرآنی/
رده بندی کنگره:6 م 3 م BP 222/1/ /رده بندی دیویی:297/44/شماره کتاب شناسی ملی:37650_85م
|
پيشگفتار
معاد از مهمترين حقايق
دينى و فلسفى است كه درك بسيارى از موضوعات و احكام آن، عقل و خرد را به فروتنى
كشانده است؛ اگرچه اصل كلى آن، همچون شناخت مبدء هستى در توان انديشه و عقل سليم
است. نوشتار حاضر اشارهاى كلى به اين حقيقت دارد و در پى اثبات معاد جسمانى و
روحانى است و در اين رابطه، نظريات كلاميان، فلسفيان و عارفان را بررسيده و بويژه
ديدگاه ملاصدرا را مورد تحليل، نقد و بررسى قرار داده و سپس با نقد و ردّ همهى
طرحهاى ارايه شده در اين زمينه، نخست ديدگاه قرآن كريم را طرح نموده است و سپس
نظريهى مختار و ويژهى خود را ارايه مىدهد.
صفحه ی 11
*********
حقيقت وجود، هستى و يافت
آفريدگار عالم از تكاپوى انديشه و باطن فطرت آدمى آشكار مىگردد؛ بهطورى كه عاقلى
را گريزى از آن نيست و هر گونه انكارى برآمده از نوعى نارسايى و كاستى در جهات
تصورى اين امر مىباشد و بنابراين منافاتى با بداهت فطرى آن ندارد.
اصل مسألهى معاد همچون اصل
مبدء است و انديشه و عقل سليم براى اثبات اصل آن مشكلى ندارد و دلايل متعدد علمى و
فلسفى و استدلالهاى گوناگونى براى آن ارايه مىدهد؛ بهطورى كه انديشهى سالم
انسان عاقل هرگز راه گريزى از پذيرش اصل كلى آن ندارد و هر گونه انكارى در اين جهت
ناشى از نوعى نارسايى در تصور يا اشتباه در تطبيق بر مصداق است؛ زيرا منكر بر اثر
جهلِ نوعى نسبت به معاد، به نظر خود منكر كلى آن گرديده است.
بنابراين، با دلايل محكم و
مستدل فراوانى كه در جهات متعدد علمى و حكمت عملى وجود دارد، شبهه و توهّمى نسبت
به پذيرش اصل كلى آن وجود ندارد و مىتوان اين امر را از «مستقلات
صفحه ی 12
*********
عقلى»
به حساب آورد؛ اگرچه به تصورات بسيار دقيق خود نيازمند است، ولى اين موضوع روشن
است و در اين بحث مورد نظر نمىباشد.
آنچه در اينجا مورد بحث
است و بسيار مهم مىباشد اين است كه آيا جزئيات معاد و ديگر موضوعات خاص آخرت و
احكام آن كه از جانب شرع مطرح گرديده و بيان شده است خود از مستقلات عقلى مىباشد
و قابل اثبات عقلى است يا بايد در باور و اعتقاد به اين گونه امور استمداد از شرع
را پيشهى خود نمود و از شرع متابعت داشت؟
آيا اعتقاد به اين گونه
امور در خور استدلال عقل مىباشد يا تمكين شرع را لازم دارد؟ در اينجا براى نمونه
و ورود در اصل بحث، معاد جسمانى را مطرح مىكنيم تا ديگر موضوعات نيز روشن گردد.
در اين موضوع اين سؤال مطرح
مىشود كه آيا معاد جسمانى ـ به طورى كه از لسان شرع و قرآن و سنت معصومين
عليهمالسلام بهدست مىآيد ـ ممكن است؟يا در آخرت چنين امرى ممكن مىشود و اين
ظواهر را تنها بايد با اعتقاد و باور از جانب شرع تحقق بخشيد و در خور ادراك عقل و
انديشه نمىباشد.
صفحه ی 13
*********
عقل هرگز معاد را محال
نمىداند؛ زيرا اين حكم محتاج تصور اطراف موضوع آن مىباشد و عقل چنين تصورى را
ندارد و تنها عقل عجز خود را نسبت به آن اعلام مىدارد؛ زيرا هر امرى كه بهطور
مسلم از جانب شرع باشد قابل اثبات بوده و امكان را در حقانيت آن روا مىدارد و
حكمى به احاله نمىكند.
بنابر اين، عدم حكم عقل به
اثبات، دليل بر نفى امكان آن نمىباشد و عدم وجوب، منافاتى با امكان آن ندارد.
وآخر دعوانا أن الحمد للّه
ربّ العالمين.
صفحه ی 14
*********