احکام نگاه به زنان
این کتاب،
با نگاه عمیق
به مسألهٔ
نگاه، معیار و
اسباب حرمت و جواز
نگاه به دست،
صورت، پشت،
پوست و حجم
بدن و نظریهٔ «محرمیت
مرتبهای و
نِسْبی» را تبیین
میکند. از علل
حرمت نگاه،
تجاوز به بندهای
محترم و
مسلمان با دیده است.
در این نگاه،
میان نگاه به
زن و مرد تفاوتی
نیست. نگاه تیز
نوع
دیگری از
تجاوز است. در
کشور اسلامی،
باید در روابط
اجتماعی و نگاه و
سخن و گفت و شنید
مراقب بود و
بدون اجازه به
حریم دیگری وارد
نشد. البته،
در جامعهٔ
اسلامی با آن
که رعایت عرف
آن لازم است، زنانی
که همچون
کفار برای خود
حرمتی قائل نیستند،
نگاه به اندام
برهنهٔ آنان،
چنانچه فساد
و انحرافی در
پی نداشته
باشد، ایرادی
ندارد. بعد از
تجاوز، دومین
عامل حرمتساز،
پیدایش زمینهٔ
انحراف و ریبه و
داشتن بیماری
و دل طمعآلود
به گناه است.
این کتاب،
همچنین به
بررسی نگاه
مرد نامحرم به
حجم بدن زن میپردازد.
برخی از لباسهای
مجلسی که بر
اساس روانشناسی
زنان
دوخته میشود
چاقی و لاغری
و ظرافت و پستی
و بلندی و
خلاصه چگونگی
اندام زن را
بهخوبی مینمایند،
آیا در اسلام
از چنین پوششهایی
نهی شده است یا
خیر؟ بحث اصلی
در این مسأله
این
است که آیا رؤیت
پوست بدن زن است
که اشکال دارد
یا دیدن حجم بدن
وی نیز داخل
در این حکم
است؛ هرچند
پوست آن پوشیده باشد؟
ما در این
کتاب خواهیم
گفت پوششهای
نازک و شیشهای
بر
زنان حرام
است. زنی که
لباس نازک بر
تن میکند، بیشترین برانگیختگی
شهوانی را در
مردان به وجود
میآورد و وی
با نوع پوشش خود،
آنان را فریب
میدهد؛ در
صورتی که اگر
او آن تورها
را
از خود
برکند، دیگران
درمییابند
آن گونه که وی
مینماید نیست
و او
با این کار، عیبهای
جسمانی یا زشتی
بدن خود را
پوشانده است یا وی
در زمینهٔ
مسائل جنسی به
اختلالات
روانی دچار
است.
ما در این
کتاب، بر لزوم
آسانگیری بر
بندگان با حفظ
حریم
شریعت تأکید
داریم. گشایشی
که در دین
وجود دارد برای
مصون
نگاهداشتن
روان آدمی
است، اما چون
به آن عمل نمیشود،
جامعه از انواع بیماریهای
روحی و روانی
ـ که پیآمد
ممنوعیتهای
نامشروع بسیار است
ـ رنج میبرد.
همهٔ این مشکلات
نیز برآمده از
سلیقهها و مزاجهای
شخصی، قومی و
بومی است که
همچون پیرایهای
سنگین، بر دین سایه
افکنده و شریعت
از چنین سختگیریهایی
خالی است.
نگاه از
نظرگاه قرآن
کریم
بیشترین
احکام و آداب
نگاه، در سورهٔ
نور آمده است.
حق
تعالی در
ابتدای این
سوره میفرماید:
«بِسْمِ
اللَّهِ
الرَّحْمَنِ
الرَّحِیمِ،
سُورَةٌ
أَنْزَلْنَاهَا
وَفَرَضْنَاهَا،
وَأَنْزَلْنَا فیها
آَیاتٍ بَینَاتٍ،
لَعَلَّکمْ
تَذَکرُونَ».
سورهٔ نور
را فرو فرستادیم
و احکام و
قوانین آن را
واجب
نمودیم و
نشانههای
روشن و آشکار
خود را با آن
همراه ساختیم. باشد
که یادآوری
برای بیداری
شما گردد.
خداوند
متعال سپس در
آیات دوم تا
هجدهم این
سورهٔ
مبارکه، به تبیین
احکام و حدود
شرعی مرد و زنی
میپردازد که
زنا کرده یا مورد
اتّهام واقع
شدهاند. سپس
در آیهٔ
نوزدهم و بیست
و یکم
میفرماید:
«إِنَّ
الَّذِینَ یحِبُّونَ
أَنْ تَشِیعَ
الْفَاحِشَةُ
فِی الَّذِینَ
آَمَنُوا
لَهُمْ
عَذَابٌ أَلِیمٌ
فِی الدُّنْیا
وَالاَْخِرَةِ،
وَاللَّهُ یعْلَمُ
وَأَنْتُمْ
لاَ
تَعْلَمُونَ».
همانا
کسانی که دوست
دارند در میان
مؤمنان زشتیها
را رواج دهند،
عذاب دردناکی
برای آنان در
دنیا و آخرت
است.
آنگاه در
آیهٔ 21 میفرماید:
«یا أَیهَا
الَّذِینَ
آَمَنُوا لاَ
تَتَّبِعُوا
خُطُوَاتِ الشَّیطَانِ،
وَمَنْ یتَّبِعْ خُطُوَاتِ
الشَّیطَانِ
فَإِنَّهُ یأْمُرُ
بِالْفَحْشَاءِ
وَالْمُنْکرِ،
وَلَوْلاَ
فَضْلُ
اللَّهِ عَلَیکمْ
وَرَحْمَتُهُ
مَا زَکا
مِنْکمْ مِنْ
أَحَدٍ أَبَدا،
وَلَکنَّ
اللَّهَ یزَکی
مَنْ
یشَاءُ،
وَاللَّهُ
سَمِیعٌ عَلِیمٌ».
ای
مؤمنان! قدمگاه
شیطان را پی
نگیرید؛ زیرا
هر کس که راههای شیطانی
را پیروی کند،
شیطان او را
به بدیها و
زشتیها امر میکند».
در همین
راستاست که آیهٔ
نگاه، طرح میشود
و خداوند در آیهٔ
سیام و سی و یکم
این سوره میفرماید:
«قُلْ
لِلْمُؤْمِنِینَ
یغُضُّوا
مِنْ
أَبْصَارِهِمْ
وَیحْفَظُوا
فُرُوجَهُمْ،
ذَلِک أَزْکی
لَهُمْ،
إِنَّ
اللَّهَ خَبِیرٌ
بِمَا یصْنَعُونَ». «وَقُلْ
لِلْمُؤْمِنَاتِ
یغْضُضْنَ
مِنْ
أَبْصَارِهِنَّ،
وَیحْفَظْنَ
فُرُوجَهُنَّ،
وَلاَ یبْدِینَ
زِینَتَهُنَّ
إِلاَّ مَا
ظَهَرَ
مِنْهَا، وَلْیضْرِبْنَ
بِخُمُرِهِنَّ
عَلَی جُیوبِهِنَّ، وَلاَ
یبْدِینَ زِینَتَهُنَّ
إِلاَّ
لِبُعُولَتِهِنَّ،
أَوْ
آَبَائِهِنَّ
أَوْ آَبَاءِ
بُعُولَتِهِنَّ
أَوْ
أَبْنَائِهِنَّ
أَوْ
أَبْنَاءِ
بُعُولَتِهِنَّ،
أَوْ إِخْوَانِهِنَّ
أَوْ بَنِی
إِخْوَانِهِنَّ
أَوْ بَنِی أَخَوَاتِهِنَّ
أَوْ
نِسَائِهِنَّ
أَوْ مَا
مَلَکتْ أَیمَانُهُنَّ
أَوِ
التَّابِعِینَ
غَیرِ أُولِی الاْءِرْبَةِ
مِنَ
الرِّجَالِ
أَوِ الطِّفْلِ
الَّذِینَ
لَمْ یظْهَرُوا
عَلَی
عَوْرَاتِ
النِّسَاءِ، وَلاَ
یضْرِبْنَ
بِأَرْجُلِهِنَّ
لِیعْلَمَ
مَا یخْفِینَ
مِنْ زِینَتِهِنَّ،
وَتُوبُوا
إِلَی
اللَّهِ جمیعاً أَیهَا
الْمُؤْمِنُونَ،
لَعَلَّکمْ
تُفْلِحُونَ».
ای پیامبر!
به مردان با ایمان
بگو: دیدگان
خود را فرو
گذارند و بر زنان
نامحرم تند و
تیز ننگرند،
از نگاههای
حرام چشم بپوشند و
پاکی پیشه
سازند که این
کار برای آنان
پاکیزهتر
است و
خداوند به آنچه
انجام میدهند،
آگاه است؛ و
به زنان مؤن بگو:
دیدگان خود را
فرو دارند و
از نگاههای
ناروا و خیره
دور
سازند، با دیدی
کوتاه به
مردان بنگرند
و پاکی پیشه
نمایند و زینتهای
خود را ـ جز
مواضع طبیعی و
قهری ـ ظاهر
نسازند.
نگاه
آرام و خُمار
در این آیه
از «بصر» یاد
شده است و نه «عین».
باید دانست در زبان
عربی به چشم،
«عین» و به دیده،
«بصر» گفته میشود.
«دیده» همان لحاظ
ابزار نگاه
است که با آن
به دیگری نگاه
میشود و به اصطلاح،
خاصیت آینگی
دارد و «ما به ینْظَر»
است و «عین»
گرچه
ابزاری است
که به آن نگاه
میشود، اما
جهت اصالی
دارد ـ نه آلی
و ابزاری
ـ و لحاظ حکایت
و خاصیت آینگی
در آن نهفته نیست
و به
عنوان چیزی
خارجی مورد
مطالعه قرار میگیرد
و به اصطلاح،
«ما فیه ینظر» است.
همچنین
در این آیه،
از «غَض بصر» یاد
شده است، نه
«غَمض
بصر». این دو
واژه با آن که
معنایی نزدیک
به هم دارند،
اما تفاوتی دقیق
در میان آن دو
وجود دارد.
«غمض» بر هم
نهادن و بستن پلکهاست؛
در حالی که «غض»
کوتاه کردن دید
و تند و تیز ندیدن
یا
آرام دیدن و
به طور خیره و
تیز نگاه
نکردن است.
البته تیز
نگاه کردن، غیر
از چشمچرانی
است که بعضی
به اشتباه، این
دو معنا را یکی گرفتهاند.
خداوند در
این آیه میفرماید:
«یغضّوا
أبصارکم»؛ یعنی
دیدگانتان را
هنگام دیدن،
کوتاه و خمار
و ساده قرار
دهید و به زنها
تند و تیز ننگرید.
بر اساس این آیهٔ
شریفه، زن و
مرد مؤمن نباید
در معاشرت و تعاملی
که دارند، دیدگان
خود از هم فرو
بندند یا از
هم روی برگردانند
یا به هم نگاه
نکنند و یا به
زمین و گلهای
قالی نگاه
کنند؛ بلکه باید
عفاف و پاکی
خود را در
متانت و تساهل
در نگاه قرار
دهند
و از تجسّس و
چشمچرانی،
خودداری کنند.
لازم نیست زن
و مرد در خیابان و
هنگام مشاهدهٔ
دیگری، چنان
سر به زیر
اندازند که
جلو
پای خود را نیز
نبینند؛ همچنان
که نباید با
نگاههای
مسموم، همدیگر را
تند و تیز
دنبال نمایند
و در تمامی
فراز و نشیبهای
دیگری، فرو روند.
البته
حکمِ دیدن و
رؤیتِ بدوی و
ابتدایی ـ که
برای فرد،
ناخودآگاه و برای
سیستم مغزی
انسان،
خودآگاه است و
دارای امر میباشد
ـ حکم جواز دارد و در
صورت استمرار یا
تکرار نگاه،
با توجّهِ بیش
از حدّ معمول
و یا
با قصد سوء و
به جهت لذّت،
حرام میشود
که توضیح آن
در ذیل روایات
خواهد آمد.
زنای
چشم
با توجه
به سیاق این آیات
و سیر آن، که
در پیش گذشت و
گفته شد که موضوع
این آیات در
ابتدای این
سوره، مردان و
زنان زناکار یا
متهم
به گناه و
فاحشه است و
سپس به آیهٔ
نگاه میرسد و
مردان و زنان مؤمن
را از نگاههای
ناسالم و حرام
پرهیز میدهد
تا عفّت و پاکدامنی آنان
حفظ شود، به
نقش نگاه
ناسالم در
تحقق مفاسد؛
بهویژه زنا، اشاره
نموده و این
نکته را
خاطرنشان میگردد
که نگاه
مسموم، مصداق
بارزی از ردّ
پای شیطان و
به تعبیر روایات،
تیری از تیرهای شیطان
است، که میتواند
نقشآفرینِ
بسیاری از
مفاسد اجتماعی باشد؛
چنانکه در
روایت آمده
است:
عن علی بن
عقبة عن ابی
عبداللّه علیهالسلام
قال: سمعته یقول: «النّظرة
سهمٌ من سهام
ابلیس مسموم
وکم من نظرةٍ
أورثت حسرةً طویلةً؛ امام
صادق
علیهالسلام
فرمود: نگاه
آلوده، تیری
از تیرهای شیطان
است
و چه بسا نگاهی
که حسرت و
اندوهی طولانی
را به دنبال خواهد
اشت.»
چه بیعفّتیها
و روابط
نامشروعی که یک
نگاه، نقطهٔ
آغاز آن است! چه بی
بند و باریها
و لجامگسیختگیهای
خانمانبراندازی
که
از نگاهی
حرام شروع میگردد
و در نهایت،
به شکستن حریم
عفاف و پاکدامنی
خانوادهای
منجر میشود:
«عن أبی
جعفر وأبی
عبداللّه علیهماالسلام
قالا: «ما من
أحدٍ إلاّ وهو یصیب
حظّا من
الزّنا؛ فزنا
العینین
النّظر».
کمتر کسی
یافت میشود
که به سهمی از
زنا نرسیده
باشد؛ چرا که زنای
چشم، نگاه
آلودهٔ آن
است.»
البته
علّت تحقّق
همهٔ زناها و
روابط
ناسالم، نگاه
حرام نیست؛ اما
نگاه ناسالم،
از اهرمهای
بسیار قوی شیطانی
است که میتواند زمینهٔ
تحقّق این
گونه مفاسد را
در جوامع ایمانی
فراهم آورد؛ بهگونهای
که در بسیاری
از روایات،
صرف نگاه حرام
از اقسام زنا شناخته
شده است.