درباره پایگاه  اضافه کردن به علاقه مندیها  نقشه سایت  صفحه اصلی
 

صفحه اصلی > کتابخانه

زن و آزادمنشی دینی

اسلام در تعامل اجتماعی با زنان، بر اصل «آزادمنشی» تأکید دارد. در اسلام و در متن قدسی آن ـ قرآن کریم ـ زن جایگاه بسیار مهمی دارد. چگونگی ترسیم برخی از مسائل، بسیار مهم و حیاتی است و تصویری که از آن ارائه می‌شود، آیینهٔ اسلام دانسته می‌شود. چگونگی نگاه به زن یکی از این مسائل مهم و حیاتی است. تصویری که اسلام در این زمینه ارائه می‌دهد، در صورتی که غیر طبیعی و دارای اشکال باشد، نیمی از انسان‌های روی زمین را با چالش مواجه می‌کند. نمونه‌های فراوانی از آزادمنشی در برخورد و تعامل با زنان در قرآن کریم وجود دارد که نوشتار حاضر بر آن است تا نمونه‌های از آن را ارائه دهد.

متأسفانه، این حقیقتی است که حوزه‌های علمی نسبت به آن اهتمام و تحقیق نداشته و در نتیجه روش، منش، زندگی و برخورد بسیاری از مؤمنان و عالمان، در این زمینه اسلامی نبوده و شباهت چندانی با زندگی پیامبران  علیهم‌السلام نداشته است. پیامبران الهی در برخورد و مواجهه با زنان، در عین حال که تقوا داشته‌اند، آزادمنش بوده‌اند. ما با تحقیق در آیات قرآن کریم، نمونه‌های چندی از این رویکرد را نشان خواهیم داد.

عالم هستی، طبیعت و انسان، ویژگی‌های خود را دارند و قرآن کریم نیز به عنوان شناسنامهٔ هستی، بر همان مدار سخن می‌گوید. قرآن کریم بهترین آیینهٔ عالم هستی است و هر کس که
می‌خواهد به شناخت هستی و جایگاه حقیقی هر
کس و هر چیزی راه یابد، باید در محضر قرآن کریم زانو بزند. البته نه برای دریافت موارد مبتدای مؤخر یا خبر مقدم و تفسیرهای مرسوم که با آن نمی‌توان به فهم قرآن کریم دست یافت.

در فقه، گرچه از زن سخن گفته شده است، اما بحث از آن به صورت جزیی و پراکنده و مورد به مورد آمده و به صورت مستقل و به تفصیل، جایگاه و احکام زنان روشن نشده است. شایسته است ما «کتاب النساء» را در فقه بگشاییم تا زن نیز جایگاه شایسته و بایستهٔ خود را در فقه‌نگاری‌ها بیابد.
هرچند زنان چنان در مظلومیت هستند که اگر کسی
با توجه به متن خالص شریعت، از آنان سخنی بگوید و دیدگاه زیبای شریعت را در حق آنان ترسیم کند، به فمنیسم و زن‌گرایی افراطی متهم می‌شود. ما در این بخش، تنها می‌خواهیم نگاه «آزادمنشانهٔ قرآن کریم به زن» را تبیین کنیم و بگوییم قرآن کریم و اسلام، توصیه‌ای بر لزوم پنهان ساختن زن ندارد و این مسلمانان هستند که زن را چنان مخفی نموده‌اند که برخی به محض شنیدن واژهٔ زن، دچار مشکل می‌شوند. رد پایی از این افکار مزاجی، در قرآن کریم دیده نمی‌شود و این مزاج تفکیکی میان زن و مرد، معلول محیط و فشارهایی است که بر مؤمنان بوده است.

البته لازم به ذکر است که اگرچه بیش‌تر عالمان در این زمینه مشی قرآنی نداشته‌اند، اما غربت و انزوا، آنان را به این امر کشانده است. البته ما در این مقام، پی‌جوی عوامل آن نیستیم و تنها بر لزوم تصحیح عقاید پای می‌افشریم و نه بر محاکمهٔ عالمان و مؤمنان؛ چرا که آنان هرچه کرده‌اند قصد خیر داشته‌اند و ان شاءاللّه خداوند نیز جزای خیر به آن‌ها خواهد داد.

نمونهٔ دیگری که با اصل آزادمنشی دینی در مخالفت است، اصرار بر پوشش عبا و عمامه در همهٔ زمان‌ها، مکان‌ها و موقعیت‌ها ـ اعم از زمان صلح و جنگ است ـ در حالی که هر مکانی لباس خاص خود را می‌طلبد، اما عادت و برداشت محیط، چنین اجازه‌ای را به عالم نمی‌دهد تا لباس دیگری بپوشد؛ در حالی که پیامبر اسلام  صلی‌الله‌علیه‌وآله برای هر کاری لباس آن را می‌پوشیده‌اند. آزادمنشی بر سراسر هستی چیره است و دین و قرآن کریم نیز همواره به آن رهنمون می‌دهد.

انحرافات موجود در جامعه در رابطه با زن، بر اثر بدآموزی‌ها و کاستی‌هاست و چنین انحرافاتی یا برآمده از عملکرد جوامعی است که میان زن و مرد تفاوتی نمی‌گذارد و شعار «دوش به دوش تا آغوش» را می‌دهند و یا معلول سخت‌گیری دین‌مدارن و سنت‌گرایان بوده است، نه شریعت و دین.
قرآن کریم می‌فرماید: « وَلَیسَ الذَّکرُ کالْأُنْثَی»؛
مرد همانند زن نیست؛ چرا که نسل هفتاد پیامبر می‌تواند از زنی باشد، اما از میلیون‌ها مرد نباشد و کشش چنین نطفه‌ای را نداشته باشند. در روان‌شناسی است که باید دید که آیا بچه‌ها به طرف مادر کشش دارند یا به طرف پدر؟ چنان‌چه نسلی به طرف پدر خود کشش بیش‌تری دارد، باید دریافت که مشکلات در آن نسل زیاد است و مادرمیری در آن نسل زیاد می‌گردد؛ چرا که زنان آن از حقوق خویش بهره‌مند نبوده‌اند و حتی به هنگام تولید نسل نیز تحقیر شده‌اند.

اساس اسلام بر حضرت فاطمهٔ زهرا  علیهاالسلام است، نه بر مدار حضرت امیرمؤمنان  علیه‌السلام یا پیامبر اکرم  صلی‌الله‌علیه‌وآله؛ زیرا ام ابیها ایشان است و «لولا فاطمة لما خلقتکما» در شأن آن حضرت است و تمامی امامان شیعه  علیهم‌السلام فرزند آن حضرت می‌باشند.
اساس دین عیسوی نیز بر محور وجود مبارک
حضرت مریم  علیهاالسلام است. سخن گفتن حضرت زینب  علیهاالسلام در متن اجتماع بود که قافلهٔ کربلا و یاد شریعت را زنده گذاشت. کوفیان به هنگام شنیدن صدای حضرت زینب  علیهاالسلام گویا صدای حیدر کرار را می‌شنیدند. حضرت زینب  علیهاالسلام در ملأ عام و در حضور همگان سخنرانی می‌نمود و خطبه می‌خواند، نه در کنج خانه و در پشت پرده. آنان مصیبت‌های فراوان دیده و اسیر شده بودند و چنین نبود که کسی آنان را نبیند؛ چرا که دشمنان چنان غدار بودند که هم‌چون گرگان بیابان عزیزانِ آنان را پاره پاره نموده بودند. در شرایطی که نهایت تلاش امام حسین  علیه‌السلام و یاران ایشان در مسیر حفظ دین، به قربانی نمودن خود انجامیده بود، تنها زنان و دیگران بودند که می‌توانستند این خون‌ها را حفظ نمایند و شعار آن را به دیگران برسانند. آنان با فریاد خویش، نگذاشتند یاد و نام امام حسین  علیه‌السلام در کربلا بماند؛ بلکه آنان با رهبری و هدایت قدرتمند خویش به گونه‌ای عمل نمودند که هنوز چهل روز از شهادت امام حسین  علیه‌السلام نگذشته بود، طومار کوفیان بی‌وفا و بنی امیهٔ جفاپیشه بسته شد. این نتیجه با معجزه به دست نیامد؛ وگرنه اگر قرار بود کار با معجزه پیش رود، در صحنهٔ کارزار کربلا کار یکسره می‌شد و آن‌گاه نه یزیدی می‌ماند و نه ابن‌سعدی؛ ولی قرار نبود چنین شود؛ بلکه باید هر کاری شرایط و مسیر عادی و طبیعی خود را در دنیا بپیماید و این‌جا، جای سخن از تصرف ولایی نیست؛ بلکه اگر حضرت زینب  علیهاالسلام ولایی سخن می‌گفت، در پردهٔ ملکوت و دور از چشم مردم دنیا با ملکوتیان سخن نمی‌گفت؛ بلکه در انظار مردمان و رو در روی آنان سخن می‌راند و مردم صدای آن حضرت را می‌شنیدند و چهرهٔ او را می‌دیدند. خطبه خواندن نیز آداب و شرایطی دارد و از هر کسی بر نمی‌آید و اعراب به هر کسی خطیب نمی‌گویند؛ بلکه آن را خطیب می‌خوانند که فصیح، بلیغ و غرا سخن گوید و بتواند خود به خود مردم را ساکت نماید. زن در اسلام چنین جایگاهی دارد، ولی ما با پایین آوردن او، مرتبهٔ وی در هستی و جایگاه و قدرت او در جامعه را نادیده گرفته‌ایم؛ اما امام راحل  قدس‌سره همگام و هماهنگ با انبیا و اولیای الهی  علیهم‌السلام به زنان بسیار اهمیت و حرمت نهاد و شأن اجتماعی آنان را به ایشان بازگرداند.

ما برای آن‌که نحوهٔ مواجههٔ قرآن کریم با حضور زنان در اجتماع را بنمایانیم، از آیاتی سخن می‌گوییم که ماجرای حضرت ابراهیم  علیه‌السلام و ساره، حضرت یوسف  علیه‌السلام و زلیخا، حضرت موسی  علیه‌السلام و دختران شعیب، حضرت سلیمان  علیه‌السلام و بلقیس، حضرت مریم  علیهاالسلام و نیز پیامبر اکرم  صلی‌الله‌علیه‌وآله و همسران ایشان را موضوع سخن قرار داده است.

 

پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی محمد رضا نکونام(مدّظلّه العالی) |صفحه اصلیصفحه اصلی  نقشه سایتنقشه سایت  آر اس اس آر اس اس  پادکست پادکست  پخش آنلاین دروس پخش آنلاین دروس  درباره پایگاهدرباره پایگاه

copyright 2007-2012 تمامی حقوق این سایت متعلق به دفتر حضرت آیت الله العظمی محمد رضا نکونام (مدّظلّه العالی) می باشد و استفاده از مقالات ، کتاب ها و... با ذکر منبع بلامانع است